زلمی خلیلزاد، نماینده ویژه امریکا در امور صلح افغانستان، از آن چهرههای سیاسی است که بیشترین نقش را در تحولات دو دههی اخیر کشور بازی کرده است. او که در سالهای پس از سقوط رژیم طالبان نخستین سفیر و نماینده ویژه رییس جمهور امریکا در افغانستان بود، به دلیل تبار افغانستانیاش تقریباً در تمام سطوح تصمیمگیریهای کلان نقش ایفا میکرد. چه آن زمان که میخواست «کمر جنگسالاری» را در کشور بشکند و چه پس از آنکه در انتخاباتهای کشور به صورت مستقیم در سازوکارهای انتخاباتی دخالت میورزید.
طرح بیرون راندن مجاهدین سابق از عرصه قدرت سیاسی و نظامی که امریکا به کمک آنها موفق به شکست طالبان شده بود، پس از روی کار آمدن حکومت موقت به ریاست حامد کرزی، از طرحهای ناموفق و جنجالی آقای خلیلزاد بود. او با این طرح نه تنها موفق به راندن مجاهدین از عرصه قدرت نشد، بل با انحراف توجه جامعه جهانی از تروریسم و طالبان سبب شد که این گروه در آن سوی مرزهای افغانستان دوباره جان بگیرد و به میدان نظامی برگردد.
آقای خلیلزاد در تمام انتخاباتهای ریاست جمهوری افغانستان دخالت داشته است. بیشترین دخالت او در سال ۲۰۱۴ بود. هرچند در آن سال دیگر در افغانستان ماموریت نداشت و باراک اوبامای دموکرات او را از وظایف سیاسی در افغانستان و عراق کنار زده بود، ولی او در آن سال وارد افغانستان شد و تلاش کرد که به نفع یک تیم خاص از تشکیل تیمهای دیگر انتخاباتی جلوگیری کند و یا حداقل مانع ایتلافهای موثر در انتخابات شود. این وضعیت سبب شد که انتخابات سال ۲۰۱۴ به بحران برود و به بنبست بینجامد و ادارهی باراک اوباما خواهان بیرون شدن آقای خلیلزاد از افغانستان شود. مشکلاتی که در انتخابات سال ۲۰۱۴ به وجود آمد، پای جان کری، وزیر خارجه وقت امریکا را به افغانستان کشاند و در نتیجهی تلاشهای او حکومت وحدت ملی شکل گرفت.
آقای خلیلزاد هرچند در انتخابات اخیر ریاست جمهوری افغانستان به صورت مستقیم حضور نداشت و مصروف گفتوگوهای صلح با طالبان بود، ولی در آخرین روزها با آمدن به کابل عملاً به صورت جانبدارانه عمل کرد. شاید طرح شرکت در مراسم تحلیف اشرف غنی از سوی او به امریکاییها و برخی کشورهای غربی ذیدخل در مسایل افغانستان ارایه شده باشد. فراموش نکنیم که آقای خلیلزاد یکی از طراحان اصلی «جنگ پیشگیرانه» در سیاستهای امریکا است. او که عضویت حزب جمهوریخواه امریکا را دارد، در کنار ولفویز از دیگر چهرههای تیوریک حزب جمهوریخواه پس از جنگ سرد نظریه «جنگ پیشگیرانه» را ارایه کرد که محصول آن آتشی است که فعلاً در خاور میانه روشن شده است. آقای خلیلزاد هیچگاهی در مسایل افغانستان غیرجانبدار آنگونه که سیاستهای کاخ سفید ایجاب میکند، نبوده است. حامد کرزی، رییس جمهور پیشین افغانستان، در واپسین سالهای حکومتداریاش متوجه این مسأله شد و از امریکا خواست که آقای خلیلزاد را از افغانستان بیرون کند. آقای کرزی میدید که آقای خلیلزاد در کاخ ریاست جمهوری افغانستان عملاً حکومت موازی ایجاد کرده و در حال سامانبخشی به انتخابات در جهت خواستها و دیدگاههای شخصیاش است.
بحث صلح با طالبان نیز که گره آن در حال حاضر ظاهراً با تلاشهای آقای خلیلزاد باز شده، هنوز در هالهای از ابهام قرار دارد و معلوم نیست که چقدر با مطالبات و خواستهای مردم افغانستان همخوانی خواهد داشت. البته در مورد نتایج این توافقنامه هنوز زود است که قضاوت صورت گیرد، ولی بدون شک نقاط ضعف فراوانی خواهد داشت. حضور آقای خلیلزاد هیچگاهی در سیاستهای افغانستان به دلیل علایق شخصی سیاسی او، بیطرفانه و مثبت نبوده است. به همین دلیل موجودیت او میتواند گره مشکلات فعلی را که میان دو تیم انتخاباتی به وجود آمده است، محکمتر کند و افغانستان را وارد مراحل خطرناکی سازد.
در روزهای اخیر بسیاری از سیاستگران افغانستان متوجه این حضور خطرناک شدهاند و به درخواستهای او برای دیدار و بازکردن گره مشکلات پاسخ رد دادهاند. کاخ سفید باید نسبت به این موضوع حساس باشد و از ادامه حضور آقای خلیلزاد در افغانستان جلوگیری کند. اگر کاخ سفید فرد دیگری را که پیشینه آقای خلیلزاد را نداشته باشد برای حل مشکلات کشور برگزیند، بدون شک تأثیرهای مثبت آن در حل قضایا خود را نشان خواهد داد. تداوم حضور آقای خلیلزاد در افغانستان، بحران فعلی را نه تنها کاهش نمیدهد، بل باعث میشود که نقش طرفدارانه او مسأله را پیچیدهتر کند. در شرایطی که افغانستان نیاز به آرامش روحی و روانی بیشتر برای گفتوگوهای صلح با طالبان دارد، لازم است در مورد حضور آقای خلیلزاد در مسایل کشور تجدید نظر صورت گیرد و فردی بیطرف و کاردان از سوی کاخ سفید به جای او تعیین شود. بدون شک آنگاه نتایج مثبت چنین گزینشی را مردم افغانستان عملاً در حیات سیاسی خود شاهد خواهند بود.
نویسنده: نثاراحمد فیضی غوریانی
منبع: 8صبح
لینک مطلب: https://www.ansarpress.com/farsi/14586
تگ ها: